close
آخرین مطالب
  • تبلیغ شما در اینجا
  • طراحی سایت شخصی
  • طراحی سایت فروشگاهی
  • طراحی سیستم وبلاگدهی
  • سیستم سایت ساز اسلام بلاگ
  • مگا برد - پلتفرم خرید اینترنتی قطعات موبایل مگابرد
  • تحلیل و نمودار سازی فرم های پلاگین گرویتی وردپرس
  • اولین تولید کننده پلاگین های مارکتینگ و سئو کاملا ایرانی
  • اولین پلاگین دیجیتال مارکتینگ وردپرسی
  • loading...
    YourAds Here YourAds Here

    mooziktor

    بازدید : 215
    پنجشنبه 4 آذر 1400 زمان : 22:42

    موسیقی پاپ تغییرات اساسی كرده است. كمتر كسی است كه همه طبقات اجتماعی و سنی و اقتصادی را شیفته خود كند. هر خواننده، محبوب گروهی است. در واقع، مخاطبان تخصصی شده‌اند؛ تخصصی نه به معنای حرفه‌ای در بخش موسیقی. در واقع مخاطبان تخصصی شده‌اند؛ یعنی هر گروه سنی و اجتماعی و اقتصادی به شكل اختصاصی علاقه‌مند یك یا چند خواننده و گروه محبوب هستند.

    مثلاً كسی كه یگانه دوست دارد، الزاماً بنیامین را دوست ندارد. مثلاً كسی كه چارتار را می‌پسندد، به كنسرت رضا صادقی نمی‌رود. مثلاً كسی كه هوادار بابك جهانبخش است، ممکن است پی‌گیر سیامك عباسی نباشد.

    این فضا روی آثار خواننده‌ها هم تأثیر گذاشته است. آنها هم دنبال به‌دست آوردن هواداران گسترده‌تر از بخش‌های مختلف جامعه نیستند و سعی می‌كنند با آثارشان هواداران دوآتشه خود را حداقل راضی نگه دارند. در این شرایط است كه مگاهیت شدن، كار بسیار سختی است؛ مسأله‌ای كه ٢٠ سال پیش به هیچ وجه دشواری‌های امروز را نداشت. به همین دلیل است كه حامد همایون می‌شود ستاره سال و اهالی موسیقی برای عقد قرارداد با او برای كنسرت‌های تهران و شهرستان‌ها صف می‌بندند. این شرایط را خیلی از چهره‌های موسیقی طی سال‌های گذشته داشته‌اند. آنها هم در تیراژ میلیونی آلبوم می‌فروختند كه دیگر امری دور از دسترس و رویایی است و هم نسبتاً كنسرت‌های زیادی برگزار می‌كردند. امروز اقتصاد موسیقی خلاصه شده در اجرای كنسرت؛ و آلبوم دیگر مثل سابق، درآمدی حاصل نمی‌كند. جریان موسیقی تحولات شگرفی كرده و نسل‌های متفاوت همچنان در پی تسخیر قلب مخاطبان هستند.


    بعد از فراگیر شدن آثاری با اجرا و صدای سنتی اما فضایی پاپ یا حداقل متفاوت از استانداردهای موسیقی سنتی در سال‌های پایانی دهه ٦٠ و آغاز دهه ٧٠ مثل «تا کی به تمنای وصال تو یگانه» با صدای عبدالحسین مختاباد، «مردان خدا» با صدای جلال‌الدین محمدیان، صداهای جدیدی مثل حسن همایون‌فال، مهرداد كاظمی، مهدی سپهر، بیژن خاوری و البته عباس بهادری توانستند میان مردم جایی پیدا كنند و آثارشان به ویژه از رادیو و تلویزیون به كرات پخش می‌شد.

    هم‌زمان آثار خوانندگان حرفه‌ای قدیمی مثل كوروش یغمایی، محمد نوری، فرهاد مهراد و مازیار نیز از طریق شركت‌های تولید و نشر موسیقی به بازار عرضه شد. آلبوم‌های كسانی مثل فرهاد و مازیار بیشتر مشتمل بر آثار قدیمی آنها بود؛ اما كوروش یغمایی چند آلبوم تازه پاپ در آن سال‌ها منتشر كرد. البته آن سال‌ها مجوز این آثار در قالب پاپ صادر نمی‌شد. ظاهراً اولین آلبومی كه با مجوز «پ» (یعنی پاپ) منتشر شد، آلبوم «خلیج فارس» بود با صدای حمید غلامعلی كه آن سال‌ها با چند اثر در صدا و سیما گل كرده بود.

    تا اینجا، هنوز كسی از جریان جدید موسیقی پاپ سخن نمی‌گفت. چون نوع ملودی و تنظیم‌ها و اشعاری كه برای ساخت آنها استفاده می‌شد، از استانداردهای بالایی برخوردار نبود و یك جریان ریشه‌دار عمیق و جدی هم نبود. چه بسا مجریان آن آثار با وجود انتشار آلبوم‌هایی در دوران جدید (جریان جدی موسیقی پاپ بعد از سال ٧٦) نتوانستند جایگاهی پیدا كنند و خیلی زود فید شدند.



    دیگر دوره دیدن نتایج سیاست‌گذاری‌های فریدون شهبازیان و علی معلم و همكاران‌شان بود. خشایار اعتمادی، قاسم افشار، محمد اصفهانی، علیرضا عصار، شادمهر عقیلی، حسین زمان و چند خواننده دیگر آمدند و ساختمانی جدید برپا كردند. البته تعدادی از این چهره‌ها پیش از حضور در عرصه رسمی، در قالب گروه‌هایی در مراسم مختلف حاضر می‌شدند و از طریق موسیقی درآمدزایی می‌كردند و با استشمام بوی مجوز، وارد عرصه رسمی شدند. آجرها و مصالح، همان‌ها بودند كه موسیقی پاپ جدی پیش از انقلاب را تشكیل می‌دادند، اما نمای ساختمان تغییر كرده بود.

    اغلب ترانه‌های ساختمان جدید را اكبر آزاد، محمدعلی شیرازی، افشین سرفراز و... قدیمی‌های دیگر می‌سرودند و چهره های جوانی مثل سعید امیراصلانی و نیلوفر لاری‌پور هم توانستند جزو پركاران آن دوره باشند. اغلب ملودی‌ها هم ساخته بابك بیات، فریدون شهبازیان، فریبرز لاچینی، ناصر چشم‌آذر و... بود و تنظیم‌ها از جوانانی مستعد و جویای جایگاه همچون فؤاد حجازی و بهروز صفاریان. هر اثری که از این خوانندگان منتشر می‌شد، گل می‌كرد.

    كمی بعد، نوبت به مانی رهنما، امیر کریمی، امیر تاجیک و سپس محمدرضا عیوضی، نیما مسیحا، حامی و... رسید. چنگیز حبیبیان و علی خلج هم می‌فروختند.

    عیوضی با سریال «روزگار جوانی» چهره شد. ترانه تیتراژ این سریال از شبكه تهران، پایتخت را پشت سر گذاشت و كشوری شد. در این دوره، عیوضی با قراردادی ٧٠٠ هزار تومانی برای سه آلبوم، چهره مطرحی بود و حتی پایش به بازی در یك سریال هم باز شد كه تجربه ناموفقی بود.

    كم‌كم آثار نسل اول تكراری و در پاسخ به خواست بازار، سبك‌ها متنوع‌تر شدند. شادمهر با قطعاتی متنوع و در سبك‌های مختلف گل كرد. سعید شهروز با شش‌و‌هشت‌هایش وارد گود شد و با استقبال فوق‌العاده‌ای روبه‌رو شد. كنسرت‌هایش سولدآوت می‌شدند و آلبوم‌هایش می‌فروختند. ناصر عبداللهی هم میان جدی‌تر‌ها خیلی گل كرد. به ویژه «عشق است» كه با همكاری پرویز پرستویی و محمدعلی بهمنی منتشر شد، به‌شدت مورد توجه قرار گرفت. او و تعدادی دیگر نظیر محمد اصفهانی با ویدیوكلیپ‌هایی درباره اعتیاد، محبوب شدند و پول‌ساز.

    در این فضای دهه پنجاهی، گروه «آریان» با نمایی شیك و جذاب و جوانانی به‌روز، با موسیقی و تركیبی كاملاً متفاوت با تمام نمونه‌های پیش از خود، به میدان آمد و ركوردها را جابه‌جا كرد. آنها یك ستاره هم به سینمای ایران تقدیم كردند. پس از آنها نوبت فریدون بود و «گل هیاهو»؛ خواننده‌ای كه آلبومی آن‌ور آبی منتشر كرده بود اما به ایران بازگشت تا سرنوشتی متفاوت بیابد.

    موسیقی، ستاره می‌ساخت، سبك‌ها متنوع‌تر می‌شد و كیفیت صدابرداری و ضبط هم ارتقا می‌یافت. هنوز آلبوم‌ها محبوب می‌شدند و كاست‌ها تا مدت زیادی از ضبط‌ها پخش می‌شدند.



    كم‌كم تكنولوژی وارد داستان شد؛ بااهمیت‌تر از همیشه. نفوذ اینترنت هر روز بیشتر می‌شد و خیلی‌ها بدون کسب مجوز، آهنگ می‌ساختند و بعضاً بی‌نام و نشان یا با نام‌های دیگر این آثار را منتشر می‌كردند.

    محسن یگانه، محسن چاوشی و حامد هاكان با سطح استعدادهای متفاوت ستاره‌های زیرزمین بودند. هر سه با همكاری هم یك آهنگ مگاهیت هم منتشر كردند كه نامش بود «نشكن دلمو». بعدها این دو «محسن» شدند سردمدار دو گونه موسیقی پاپ كه هواداران‌شان عموماً توافقی با هم نداشتند.

    در این میان، فرزاد فرزین و احسان خواجه‌امیری و پیش از آنها رضا صادقی توانسته بودند خودی نشان دهند. صادقی با تكیه بر سه سال اجرا در هتل «هما»ی بندرعباس و تحلیل واكنش مخاطبان‌اش از قطعات متفاوت‌اش بعدها چند مگاهیت به موسیقی پاپ هدیه داد: «تقریباً دو سال‌ و نیم، سه سال در هتل هما بودم. بر اساس همان ذهنت «مشكی رنگ عشقه» و بازخوردهای بسیار مثبت از آن، یک‌سری كارهای دیگر هم ساختم مثل «تو با منی». بدون‌تعارف بگویم تا آن زمان كسی فضایی را اجرا نمی‌كرد كه شعرش ترجیع‌بند داشته باشد. آن زمان،‌ زمان «گل می‌روید به باغ» بود و كسی جرأت نمی‌‌كرد «تو با منی» و «دلم برات تنگ شده جونم» را بخواند. آن‌موقع من «داشتم فراموشت می‌كردم» را خواندم، «تو با منی» را خواندم، «دلم برات تنگ شده» را خواندم و خیلی آهنگ‌های دیگر. همه را تست می‌كردم تا ببینم بازتاب آن‌ها چگونه است.»

    او قبل از اینكه به یك خواننده مجاز تبدیل شود، این آثار را به شكل زیرزمینی منتشر كرده بود و با همین مگاهیت‌های غیررسمی تبدیل شده بود به یك ستاره. صادقی بعدها با «وایسا دنیا» باز هم یك اثر ماندگار خلق كرد.



    در سال‌های ابتدایی دهه ٨٠ علاوه بر فضای اینترنت و انتشار قطعات اینترنتی، یك امكان جدید هم برای معرفی بیشتر موسیقی پاپ ایجاد شد؛ تلویزیون مهاجر یا MITV.

    از همین طریق بااستعدادها و حتی كم‌استعدادهای زیادی وارد بازار موسیقی شدند و تا مدت‌ها پول ساختند. یكی از مستعدها، فرزاد فرزین بود كه به عنوان برنامه‌ساز هم با این تلویزیون خصوصی همكاری می‌كرد. او با «شراره» مطرح شد: «ملودی آهنگ «شراره» مال من بود و علی ثابت در سال 80 آن را تنظیم كرد اما سه سال طول كشید تا منتشر شود. وقتی آمد موفق شد اما اگر سه سال قبل منتشر می‌‌شد، سه سال جلوتر بود و این یعنی اینكه قبل از آلبوم «فریدون» منتشر شده بود. زمانی كه مجوز آن گرفته شد، این آهنگ یک‌مقدار قدیمی شده بود.»

    فرزاد فرومند ملودی‌ساز و خواننده مستعد هم در این فضا معرفی شد. او با «دروغ محض» به سرعت مطرح شد و با قطعاتی كه برای ناصر عبداللهی و دیگران ساخت، توانمندی‌هایش را بیشتر عیان كرد.

    كم‌كم مردان جاافتاده جایشان را به جوانان به‌روز می‌دادند. داستان موسیقی پاپ داشت عوض می‌شد و این سبك پوست می‌انداخت. در آن دوره‌، تکنیک در اوج بود ولی به‌زعم ستاره‌های بعدی، حس نداشت. به همین دلیل مردم دیگر مثل سابق از آنها استقبال نمی‌کردند.

    دیگر نوبت ظهور یك ستاره بود؛ كسی ابتدا اسمش را نمی‌دانست اما همه آهنگش را شنیده بودند كه ترجیع‌بند بسیار متفاوت و ملودی و تنظیم و اجرایی كاملاً بیرون از جریان مرسوم بود. «دنیا دیگه مث تو نداره» به یك ضرب‌المثل بدل شده بود: و اما آلبوم «٨٥». خود بنیامین در این باره گفته است: «آن‌جا چون خود بنیامین مطرح بود، از من سوال می‌کردند که دلیل موفقیت این کار‌ها بین مردم را چه می‌بینی و من بیشتر از کلمه سادگی استفاده می‌کردم. البته فقط سادگی نبود اما من بیش از همه، از آن استفاده می‌کردم، چون فکر می‌کردم می‌شود یک کار، هم ساده باشد، هم مردم را اقناع کند و هم کاملاً علمی و قابل‌دفاع باشد. در تمام دنیا این اتفاق می‌افتد.»
    بنیامین دوست داشت در آلبوم٨٥ قطعه جادوگر گیسو را كه در آلبوم سومش منتشر شد، منتشر شود كه رجب پور با لطائف الحیل از این كار جلوگیری كرد. او معتقد بود فضای این كار شبیه آثار فریدون آسرایی است و برای كسی كه قرار است سبك جدیدی ارائه كند، مناسب نیست حتی یك قطعه شبیه خواننده دیگری اجرا كند.

    معرفی نرم افزار تحلیل صورت های مالی
    برچسب ها موسیقی , آهنگ جدید , پاپ ,
    نظرات این مطلب

    تعداد صفحات : -1

    درباره ما
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    چت باکس




    captcha


    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 1
  • بازدید کننده امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 27
  • بازدید سال : 94
  • بازدید کلی : 2350
  • کدهای اختصاصی